مفاهیم حاکمیت شرکتی

ساخت وبلاگ
مقاله

مفاهیم حاکمیت شرکتی

دکتر یحیی حساس یگانه‌ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی

آغاز سخن

در سال‌های اخیر،حاکمیت شرکتی‌ ( Corporate Governance )یک جنبه اصلی و پویای تجارت‌ شده و توجه به آن به‌طور تصاعدی رو به افزایش است. پیشرفت در اعمال حاکمیت شرکتی در سطح جهانی صورت‌ می‌گیرد.سازمان‌های بین المللی مانند سازمان همکاری‌های‌ اقتصادی و توسعه( OECD )1استانداردهای قابل قبول‌ بین المللی را در این مورد فراهم می‌کنند در آمریکا و بریتانیا و سایر کشورها،هم‌چنان به تقویت سیستم‌های‌ حاکمیت شرکتی خود ادامه می‌دهند و به سهامداران و روابط آنها،پاسخگویی،بهبود عملکرد هیات مدیره، حسابرسان و سیستم‌های حسابداری و کنترل داخلی، توجه ویژه می‌کنند و به روش‌هایی توجه دارند که شرکت‌ها با این روش‌ها اداره و کنترل می‌شوند.افزون بر آن، سرمایه‌گذاران جزء،سرمایه‌گذاران نهادی،حسابداران و حسابرسان و سایر بازیگران صحنه بازار پول و سرمایه،از فلسفه وجودی و ضرورت اصلاح و بهبود دائمی حاکمیت‌ شرکتی،آگاهند.

به واسطه اقبال روزافزون به مسائل حاکمیت شرکتی در جامعه متخصصان،تحقیقات دانشگاهی در این زمینه رونق‌ گرفته و معیارهای نوین در این مورد پدید آمده و می‌آیند.این‌ موضوع از سال 4002 در مقاطع تحصیلات تکمیلی‌ (کارشناسی ارشد دکتری)در دانشگاه‌های کشورهای‌ پیشرو به عنوان یک سرفصل مستقل،تدریس می‌شود.

در اهمیت حاکمیت شرکتی برای موفقیت شرکت‌ها و رفاه اجتماعی شکی نیست.این موضوع با توجه به‌ رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری یافته است.فروپاشی‌ شرکت‌های بزرگ از قبیل انرون‌2،ووردکام‌3،آدفی‌4، سیکو5لیوسنت‌6،گلوبال کروسینگ‌7،سان بیم‌8، تیکو9،اکس‌وکس‌01و...که موجب زیان بسیاری از سرمایه‌گذاران و ذی‌نفعان شد و ناشی از سیستم‌های ضعیف‌ حاکمیت شرکتی بود،موجب تاکید بیش از پیش بر ضرورت‌ ارتقا و اصلاح حاکمیت شرکتی در سطح بین المللی شده‌ است.به دنبال فروپاشی انرون و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعا،واکنش بازدارنده نشان دادند. در آمریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشی‌ها قانون سربنیز آکسلی در جولای 2002 تصویب شد که(از سال 4002 لازم الاجراست)و در ژانویه 3002 گزارش‌های‌

هیگس و اسمیت در بریتانیا در پاسخ به شکست‌های‌ حاکمیت شرکتی،انتشار یافتند.

در ایران برای اولین بار موضوع حاکمیت شرکتی در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های دبیر کل بورس اوراق بهادار و در دو سمینار زیر مطرح شد. 1-"حاکمیت شرکتی و نقش آن در توسعه بازار سرمایه‌ کنفرانس ملی بازار سرمایه،موتور محرک توسعه اقتصادی‌ ایران‌"،7 و 8 آذرماه 3831.برگزارکننده دانشگاه علامه‌ طباطبائی. 2-حاکمیت شرکتی و تاثیر آن بر گزارشگری سمینار گزارشگری مالی و تحولات پیش‌رو"،8 و 9 دی‌ماه 3831. برگزارکننده انجمن حسابداران خبره ایران. با توجه به اهمیت موضوع،وضعیت بازار سرمایه در ایران و اشتیاقی که مسئولان بورس اوراق بهادار برای سامان‌دهی و گسترش آن نشان می‌دهند،بررسی تعاریف،مفاهیم و ابعاد مختلف حاکمیت شرکتی ضروری به نظر می‌رسد.بنابراین، مجموعه مقالاتی در زمینه‌های زیر ارائه خواهد شد: 1-تعاریف و مفاهیم حاکمیت شرکتی.

2-مبانی نظری حاکمیت شرکتی.

3-سیستم‌های حاکمیت شرکتی.

4-همگرایی بین المللی حاکمیت شرکتی.

5-تاثیر حاکمیت شرکتی در گسترش بازار سرمایه برخی‌ از کشورها.

6-نقش هیات مدیره در حاکمیت شرکتی.

7-نقش سرمایه‌گذاران نهادی در حاکمیت شرکتی.

8-و...

حاکمیت شرکتی چیست

اولین مفهوم عبارت حاکمیت شرکتی،از واژه لاتین‌ GVBERNARE به معنای هدایت کردن گرفته شده که معمولا برای هدایت یک کشتی به‌کار می‌رود و دلالت براین دارد که‌ اولین تعریف حاکمیت شرکتی به راهبری تمرکز دارد تا کنترل.روش‌های متعددی برای تعریف حاکمیت شرکتی‌ وجود دارد که از تعاریف محدود و متمرکز بر شرکت‌ها و سهامداران آنها تا تعاریف جامع و در برگیرنده پاسخگویی‌ شرکت‌ها در قبال گروه کثیری از سهامداران،افراد یا ذی‌نفعان،متغیر هستند.

بررسی ادبیات موجود نشان می‌دهد هیچ تعریف مورد توافق در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد.تفاوت‌های‌ چشمگیری در تعاریف ارائه شده در هر کشور وجود دارد. حتی در آمریکا یا انگلستان نیز رسیدن به یک تعریف واحد کار آسانی نیست.تعاریف موجود از حاکمیت شرکتی در یک‌ طیف وسیع شامل دیدگاه‌های محدود در یک سو و دیدگاه‌های گسترده در سوی دیگر طیف قرار دارند.در دیدگاه‌های محدود،حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود می‌شود.این یک الگوی قدیمی است که‌ در قالب تئوری نمایندگی بیان می‌شود.در آن سوی طیف‌ حاکمیت شرکتی را می‌توان به صورت یک شبکه از روابط دید که نه تنها بین شرکت و مالکان آنها(سهامداران)بلکه‌ بین شرکت و عده زیادی از ذی‌نفعان از جمله کارکنان، مشتریان،فروشندگان،دارندگان اوراق قرضه و...وجود دارند.چنین دیدگاهی در قالب تئوری ذی‌نفعان دیده‌ می‌شود.

در نمایشگر 1،چند تعریف از حاکمیت شرکتی ارائه‌ شده است.در آن تعاریف از محدودترین و در عین حال‌ توصیف‌کننده نقش اساسی حاکمیت شرکتی آغاز می‌شود (گزارش کادبری 2991)در میانه نمایشگر به یک دیدگاه‌ کاملا مالی اشاره شده که به موضوع روابط سهامداران و مدیریت تاکید دارد،(پارکینسون 4991)و نهایتا به یک‌ تعریف گسترده‌تری خاتمه می‌یابد که پاسخگویی شرکتی را در برابر ذی‌نفعان و جامعه در برمی‌گیرد(تریگر 4891).

بررسی کلی تعاریف حاکمیت شرکتی در متون علمی، نشان می‌دهد که تمام آنها دارای یک ویژگی مشترک و معینی‌ هستند که یکی از آنها پاسخگویی‌11است.تعاریف محدود حاکمیت شرکتی متمرکز بر قابلیت‌های سیستم قانونی یک‌ کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت می‌باشند(مثلا پارکینسون 4991 یا،لاپرتا و همکاران 8991).ایت تعاریف‌ اساسا برای مقایسه بین کشوری مناسب هستند و قوانین هر کشوری،نقش تعیین‌کننده‌ای در سیستم حاکمیت شرکتی‌ دارد.

تعاریف گسترده‌تر حاکمیت شرکتی بر سطح پاسخ‌گویی‌ وسیع‌تری نسبت به سهامداران و دیگر ذی‌نفعان تاکید دارند. تعاریف تری‌گری(4891)،مگینسون(4991)و رابرت مانکز و نل‌مینو(5991)که به گروه بیش‌تری از ذی‌نفعان تاکید

نمایشگر 1-تعاریف حاکمیت شرکتی

ردیف

1- ( IFAC ،4002) حاکمیت شرکتی(حاکمیت واحد تجاری)تعدادی مسئولیت‌ها و شیوه‌های اعمال شده توسط هیات مدیره و مدیران موظف با هدف مشخص کردن مسیر راهبردی است که تضمین‌کننده دستیابی به اهداف،کنترل ریسک‌ها به‌طور مناسب و مصرف منابع به‌طور مسئولانه،می باشد.

2- (کادبری 2991) ...سیستمی که شرکت‌ها با آن،هدایت و کنترل می‌شوند.

3- گزارش کاردون(بلژیک)(5991) حاکمیت شرکتی مجموعه‌ای از قواعد ناظر بر هدایت و کنترل شرکت است. 4 (پارکینسون 4991) حاکمیت شرکتی عبارت است از...فرآیند نظارت و کنترل برای تضمین اینکه مدیریت شرکت مطابق با منافع‌ سهامداران عمل می‌کند.

5- صندوق بین المللی پول‌ OECD,12IMF (1002) ساختار روابط و مسئولیت‌ها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران،اعضای هیات مدیره و مدیرعامل برای‌ ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به اهداف اولیه مشارکت.

6- (کتابچه حاکمیت شرکتی بریتانیا،6991) ...رابطه بین سهامداران و شرکت و روشی که سهامداران به کمک آن مدیران را به بهترین عملکرد تشویق‌ می‌کنند(مثلا با رای‌گیری در مجامع عمومی و جلسات منظم با مدیران ارشد شرکت‌ها).

7- اشلیفر و ویشنی(7991) حاکمیت شرکتی در مورد راه‌هایی است که به تامین‌کنندگان منابع مالی شرکت‌ها اطمینان می‌دهد به بازده‌ سرمایه‌گذاری خود دست خواهند داد.

8- هاپت و دیگران(آکسفورد)(8991) حاکمیت شرکتی به تشریح سازمان‌دهی داخلی و ساختار قدرت شرکت،نحوه ایفای وظایف هیات مدیره، ساختار مالکیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران و سایر ذی‌نفعان به خصوص نیروی کار شرکت و اعتباردهندگان به آن می‌پردازند.

9- (کیزی و رایت،3991) ساختارها،فرآیندها،فرهنگ‌ها و سیستم‌های که عملیات موفق سازمان را فراهم کنند.

۱۰-(مگینسون،4991) سیستم حاکمیت شرکتی را می‌توان مجموعه قوانین،مقررات،نهادها،و روش‌هایی تعریف کرد که تعیین‌ می‌کنند شرکت‌ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می‌شوند.

11-(رابرت مانکز و نل‌مینو،5991) حاکمیت شرکتی عبارت است از روابط میان گروه‌های مختلف در تعیین جهت‌گیری و عملکرد شرکت. گروه‌های اصلی عبارت از،سهامداران،مدیرعامل و هیات مدیره،و سایر گروه‌ها،شامل کارکنان،مشتریان، فروشندگان اعتباردهندگان و اجتماع است.

۱۳-ولف سون(رئیس بانک جهانی)(0002) حاکمیت شرکتی درصدد ارتقای انصاف،شفافیت و پاسخگویی در شرکت است.

۱۴-فایننشیال تایمز(9991) حاکمیت شرکتی را می‌توان در تعریف محدود آن،رابطه شرکت با سهامداران و در تعریف گسترده آن، رابطه شرکت با جامعه دانست.

۱۵-(تری‌گر 4891) ...حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه مربوط به هدایت،نظارت و کنترل اعمال‌ مدیران اجرایی و پاسخگویی آنها به تمام ذی‌نفعان شرکت(اجتماع)می‌باشد.

دارند،از مقبولیت بیش‌تری نزد صاحب‌نظران برخوردار است.تعاریف گسترده‌تر نشان می‌دهند که شرکت‌ها در برابر کل جامعه؛نسل‌های آینده و منابع طبیعی(محیط زیست) مسئولیت دارند.در این دیدگاه،سیستم حاکمیت شرکتی‌ موانع و اهرم‌های تعادل درون سازمانی و برون سازمانی‌ برای شرکت‌ها می‌باشد که تضمین می‌کند آنها مسوولیت‌ خود را نسبت به تمام ذی‌نفعان انجام می‌دهند و در تمام‌ زمینه‌های فعالیت تجاری،به صورت مسئولانه عمل‌ می‌کنند.همچنین،استدلال منطقی در این دیدگاه آن است که‌ منافع سهامداران را فقط می‌توان با در نظر گرفتن منافع‌ ذی‌نفعان برآورده کرد.یافته‌های مطالعات انجام شده نشان‌ می‌دهد،شرکت‌هایی که در برابر تمام ذی‌نفعان مسئول‌ می‌باشند در درازمدت موفق‌تر و با رونق‌تر هستند. شرکت‌ها می‌توانند ارزش آفرینی خود را در درازمدت‌ افزایش دهند و این کار با انجام مسئولیت خود در برابر تمام‌ ذی‌نفعان و با بهینه‌سازی سیستم حاکمیت خود می‌کنند.این‌ دیدگاه مورد تایید اکثر متون علمی،تحقیقات تجربی‌ (سالمون و سالمون،4002)موید این دیدگاه است که‌ عملکرد مالی شرکت‌ها با اعمال حق حاکمیت شرکتی آنها رابطه مثبتی دارد و مدیران بهتر،موجب حاکمیت شرکتی‌ موثرتر شده و به ذی‌نفعان خود توجه می‌کنند.همچنین، مدیران بهتر،شرکت‌ها را موثرتر کنترل می‌کنند و بازده‌ مالی بیشتری را تولید می‌کنند.منتقدان این دیدگاه براین‌ باورند که حاکمیت شرکتی با تمرکز به ذی‌نفعان موضوعی‌ اخلاقی است.در دنیای واقعی بعید است که سوداگران و سرمایه‌گذاران به انجام اعمال اخلاقی علاقه‌مند باشند مگر اینکه بازده‌های مالی مناسبی از انجام این کار عایدشان شود.

گنجینه حسابداری...
ما را در سایت گنجینه حسابداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد سالاری ابرقوئی bilanaccounting0352 بازدید : 6444 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1391 ساعت: 2:40