مبانی نظری مستحکم، لازمه همگامی موثر حسابداری با محیط تجاری متغیر است. حسابداران به طور دائم با شرایط جدید، پیشرفتهای فنی و نوآوریهای تجاری که مسائل حسابداری و گزارشدهی جدیدی را بههمراه دارد روبهرو هستند که باید بهگونهای سازمانیافته و باثبات با آنها برخورد شود. چارچوب نظری در تدوین استانداردهای جدید و تجدیدنظر در استانداردهای موجود نقش حیاتی را ایفا میکند. هیئت استانداردهای حسابداری مالی FASB)) با اذعان به اهمیت این نقش عنوان کرده است که مفاهیم بنیادی “از طریق ارائه … مبنای مشترک و منطق پایهای برای ارزیابی مزیتهای روشهای مختلف حسابداری، هیئت را در تدوین استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی هدایت میکند”. بنابراین هیئت استانداردهای حسابداری مالی، خود در واقع یکی از ذینفعان اصلی چارچوب نظری است. بهعلاوه، چارچوب نظری بهعنوان مرجعی برای تجزیه و تحلیل و حل مسائل جدید و مواردی که اصول پذیرفته شده حسابداری در مورد آنها سکوت اختیار کرده است، مطرح است. در نتیجه، یک چارچوب نظری نه تنها به درک روشهای موجود حسابداری کمک میکند بلکه برای رویههای آینده نیز راهنماییهایی را فراهم میآورد. ماهیت و اجزای چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی ریشه اولین اقدامات جدی برای تدوین مبانی نظری حسابداری را میتوان در دهه 1930 جستجو کرد. استادان حسابداری به صورت فردی یا بهشکل گروهی به عنوان عضوی از انجمن حسابداری آمریکا(AAA) از پیشگامان این جنبش نظری بودند. در سال 1936 کمیته اجرایی انجمن حسابداری آمریکا دست به انتشار نشریاتی در مورد تئوری حسابداری زد که آخرین آنها، درسال 1965، با عنوان بیانیهای پیرامون تئوری بنیادی حسابداری منتشر شد. انجمن حسابداری آمریکا و انجمن حسابداران رسمی آمریکا طی سالهای 1936 تا 1973 چندین نشریه دیگر را برای تدوین مبانی نظری حسابداری منتشر کردند. با اینکه این نشریات کمک چشمگیری به تفکر حسابداری کردند، امّا این اقدامات هیچ ساختار واحدی از تئوری حسابداری به دست نداد. هیئت استانداردهای حسابداری مالی با آغاز کار خود در سال 1973 درپی شروع یک پروژه جامع برای تدوین چارچوب نظری حسابداری و گزارشگری مالی به این نیاز عمومی پاسخ داد. این اقدام تلاشی برای ایجاد منشور حسابداری بود. چارچوب نظری از اولین موضوعهای کاری هیئت محسوب میشود. به علت تاثیرات بالقوه محسوس چارچوب نظری بر ابعاد گوناگون گزارشگری مالی و در نتیجه ماهیت بحث برانگیز آن، پیشرفت در این زمینه بسیار آرام بوده است، این کار از اولویت بالایی برخوردار بوده است و بسیاری از منابع هیئت را به خود اختصاص داده است. هیئت استانداردهای حسابداری مالی در دسامبر سال 1985 یعنی پس از حدود 12 سال، آخرین بیانیه از مجموعه مفاهیم حسابداری مالی را (که معمولا" به عنوان بیانیههای مفاهیم مورد اشاره قرار میگیرند) صادر کرده است که مبنای چارچوب نظری را فراهم آورده است . این شش بیانیه چهار حوزه عمده را دربرمیگیرد: هدفها: هدفهای گزارشگری مالی کدامند؟ ویژگیهای کیفی: منظور از کیفیت اطلاعات مالی سودمند چیست؟ عناصر صورتهای مالی: مفهوم دارایی، بدهی، درآمد و هزینه چیست؟ شناسایی، اندازهگیری و گزارشگری: هدفها، ویژگیهای کیفی و تعریف عناصر صورتهای مالی چگونه بهکار گرفته میشوند؟ هدفهای گزارشگری مالی حسابداران بدون شناسایی هدفهای گزارشگری مالی (برای مثال، چه کسی نیاز به چه نوع اطلاعاتی دارد و به چه دلیل؟) قادر به تعیین معیارهای شناخت مورد نیاز، اندازهگیریهای سودمند، و اتخاذ بهترین شیوه گزارش اطلاعات حسابداری نخواهند بود. هدفهای اساسی گزارشگری مالی که چارچوب نظری به آنها میپردازد عبارتند از: • مفید بودن، • قابل فهم بودن، • مخاطبان (سرمایهگذاران و اعتباردهندگان)، • ارزیابی جریان نقدینگی آینده، • ارزیابی منابع اقتصادی، • تاکید اصلی بر سود.
مفید بودن: هدف کلی گزارشگری مالی تهیه اطلاعات مفید برای تصمیمگیری است. هیئت استانداردهای حسابداری مالی میگوید: “گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان فعلی و بالقوه و سایر استفادهکنندگان فراهم کند که برای اتخاذ تصمیمگیریهای سرمایهگذاری، اعطای اعتبار و دیگر تصمیمگیریهای مشابه، مفید باشد.”
قابل فهم بودن: گزارشهای مالی نمیتواند و نباید آنقدر ساده باشد که برای همه قابل فهم باشد. منظور از قابل فهمبودن آن است که هر فرد که شناخت معقولی از تجارت و حسابداری داشته باشد و مایل به مطالعه و تجزیه و تحلیل اطلاعات ارائه شده باشد بتواند از این گزارشها استفاده کند.
مخاطبان (سرمایهگذاران و اعتباردهندگان: (با اینکه افراد بیشماری احتمالا" از گزارشهای مالی استفاده میکنند امّا مخاطبان اصلی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان هستند. سایر استفادهکنندگان برونسازمانی مانند اداره مالیات و کمیسیون بورس اوراق بهادار به اطلاعات خاصی علاقهمند هستند. بههرحال سرمایهگذاران و اعتباردهندگان تا حد درخور ملاحظهای بر گزارشهای مالی ادواری که ازسوی مدیریت ارائه میگردد تکیه میکنند. به علاوه دربیشتر موارد، اطلاعاتی که برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان مفید محسوب میشود برای سایر استفادهکنندگان برونسازمانی هم مفید خواهند بود (برای مثال مشتریان و کارمندان(
ارزیابی جریانهای نقدی آینده: سرمایهگذاران و اعتباردهندگان اساسا" به جریانهای نقدی آینده شرکت علاقهمند هستند. اعتباردهندگان انتظار دارند اصل وام و بهره آن به طور نقدی دریافت شود. سرمایهگذاران نیز به سود سهام نقدی و جریان نقدینگی کافی برای رشد شرکت علاقهمند هستند. در نتیجه گزارشگری مالی باید اطلاعات مفیدی را درباره میزان وجوه، زمانبندی و عدماطمینان (ریسک) جریانهای نقدی آینده، فراهم آورد.
ارزیابی منابع اقتصادی: گزارشگری مالی باید قادر به تهیه اطلاعاتی درباره داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام شرکت باشد تا به سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایرین برای ارزیابی تواناییها و نقاط ضعف مالی، نقدینگی و توان بازپرداخت دیون شرکت کمک کند. این اطلاعات به استفادهکنندگان امکان میدهد تا شرایط مالی شرکت را مشخص و بالطبع از چشم انداز آینده جریانهای نقدی آگاه شوند.
تاکید اصلی بر سود: معمولا" اطلاعات مربوط به سود شرکت، براساس حسابداری تعهدی نسبت به دریافتها و پرداختهای نقدی جاری، مبنای مناسبتری را برای پیشبینی عملکردآینده به دست میدهد. در نتیجه هیئت استانداردهای حسابداری مالی میگوید: "تاکید اصلی گزارشگری مالی، ارائه اطلاعات پیرامون عملکرد شرکت از طریق اندازهگیری سود و اجزای آن است." ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری هدف عمده گزارشگری مالی تهیه اطلاعات مفید است و از آنجا که راههای متعددی برای گزارشگری وجود دارد، بسیار هم پیچیده است. چارچوب نظری برای انتخاب یکی از راههای گزارشگری و حسابداری مالی، ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری مفید را مشخص کرده است. این ویژگیها عبارتند از: • فزونی منافع بر مخارج • مربوط بودن، • قابلیت اتکا، • قابلیت مقایسه، • اهمیت. ارتباط بین این ویژگیها و اجزای آنان در شکل 1 نشان داده شده است.
فزونی منافع بر مخارج: منفعت اطلاعات مانند هر کالای دیگری باید بیش از مخارج تولید آن باشد. مشکلی که در تشخیص تاثیر مخارج بر گزارشگری مالی وجود دارد آن است که مخارج و منافع، بویژه منافع را همیشه نمیتوان به آسانی اندازهگیری کرد، به علاوه مخارج را یک واحد مشخص، یعنی شرکت که مجبور به تهیه صورتهای مالی است، تحمل میکند اما منافع در سراسر محیط اقتصادی پراکنده است. در نتیجه هیئت استانداردهای حسابداری مالی پیش از آنکه از بابت منافع مورد انتظار، تمجید شود، بهخاطر هزینههای مورد انتظار استانداردهای جدید در معرض انتقاد و شکایت قرار دارد. هیئت استانداردهای حسابداری مالی در بیشتر استانداردهای اخیر خود بخش خاصی را به تشریح منافع و مخارج استانداردها اختصاص داده است.
مربوط بودن: هیئت استانداردهای حسابداری مالی مربوط بودن را به عنوان ایجاد تفاوت تعریف کرده است. ویژگیهای اطلاعات مربوط به شرح زیر است: • سودمندی در ارزیابی، • سودمندی در پیشبینی، • بموقع بودن. اطلاعات مربوط، بهطور معمول دو ویژگی سودمندی در پیشبینی و سودمندی در ارزیابی را، همزمان، فراهم میآورد. ارزیابی وقایع گذشته به اثبات یا تصحیح انتظارات اولیه کمک میکند. برای مثال، هنگامی که شرکت صورت سود و زیان مقایسهای ارائه میکند، سهامدار، اطلاعاتی را برای مقایسه نتایج عملیاتی امسال و سال گذشته بهدست میآورد. این امر، مبنایی کلی برای ارزیابی انتظارات گذشته و نیز تخمین نتایج سال آینده رافراهم میکند. بموقع بودن اطلاعات به منظور ایجاد تفاوت بسیار حائز اهمیت است. زیرا اگر اطلاعات بعد از تصمیمگیری حاصل شود فایده چندانی نخواهد داشت. امروزه انتقادات فزایندهای از تاخیر در گزارشگری مالی انجام میشود و علت آن نیز این است که در عصر فناوری اطلاعات، استفادهکنندگان عادت کردهاند که پاسخهای مورد نیاز خود را خیلی سریع دریافت کنند.
قابلیت اتکا: اطلاعات در صورتی قابل اتکاست که عاری از اشتباه باشد و آنچه را مدعی ارائه آن است واقعا" ارائه کند. قابلیت اتکا به معنی صحت مطلق نیست. اطلاعاتی که اساسا" برپایه قضاوت و شامل تخمین و برآورد باشد نمیتواند بهطور کامل صحیح باشد ولی باید قابل اتکا باشد. پس هدف، ارائه اطلاعاتی است که استفادهکنندگان برای استفاده از آن احساس اطمینان کنند. این نوع اطلاعات باید دارای ویژگیهای زیر باشد: • قابلیت تایید، • کامل بودن، • بیطرفی.
قابلیت تایید به معنی اجماع است. حسابداران در تلاشند تا صورتهای مالی را براساس مقیاسهایی تهیه کنند که سایر حسابداران واجد شرایط با استفاده از روشهای اندازهگیری مشابهی بتوانند آن را تایید کنند.
کامل بودن به معنی سازگاری اندازهگیری و فعالیت اقتصادی با قلم مورد اندازهگیری است.
بیطرفی نزدیک به مفهوم کلی انصاف است. از آنجا که صورتهای مالی، مورد استفادة طیف وسیعی از استفادهکنندگان قرار میگیرد لذا اطلاعات نباید به نفع یک گروه و به ضرر یک گروه دیگر باشد. بیطرفی همچنین توصیه میکند که استانداردهای حسابداری نباید تحت تاثیر بالقوه یک قانون خاص در یک شرکت یا یک صنعت بخصوص قرار گیرد. بیطرف بودن در عمل بسیار مشکل است زیرا شرکتهایی که تصور میکنند براثر قوانین جدید حسابداری ممکن است متضرر شوند، در مقابل استانداردهای پیشنهادی به شدت مقاومت میکنند. مشکل اصلی انتخاب رویههای مناسب حسابداری مربوط به گزینههای مربوط بودن و قابلیت اتکا میشود. تاکید بر قابلیت اتکا باعث طولانی شدن زمان آماده سازی اطلاعات میگردد، زیرا اطلاعات باید دوباره کنترل شود و از اعمال برآوردها و پیشبینیهایی که باعث ابهام و عدم اطمینان نسبت به دادهها میشود خودداری گردد. از سوی دیگر، در مربوط بودن، استفاده سریع از اطلاعاتی مطرح است که خیلی قابل اعتماد نیست. یک مثال مناسب، اطلاعات مربوط به هزینههای پاکسازی محیط مورد انتظار است. پاکسازی آلودگیها سالها بهطول میانجامد و هرگونه پیشبینی در مورد کل هزینههای پاکسازی مورد انتظار، آکنده از فرضیات است. این پیشبینیها خیلی قابل اتکا نیستند ولی کاملا" مربوطند. این سئوال را میتوان از هر شرکتی کرد که آیا تابهحال ماشینآلاتی را بدون در نظر گرفتن بدهیهای احتمالی خریداری کرده است؟ بهدنبال رقابتی شدن منابع اطلاعاتی، استانداردهای حسابداری به سوی مربوط بودن بیشتر و قابلیت اتکای کمتر حرکت میکنند.
قابلیت مقایسه: اساس قابلیت مقایسه این است که مرتبط کردن اطلاعات با یک شاخص یا استاندارد برسودمندی اطلاعات میافزاید. مقایسه ممکن است با اطلاعات سایر شرکتها و یا صرفاً با اطلاعات خود شرکت صورت گیرد ولی برای دورههای زمانی متفاوت انجام شود. قابلیت مقایسه دادههای حسابداری یک شرکت در طول زمان ثبات رویه نامیده میشود. در قابلیت مقایسه، رویدادهای مشابه در صورتهایما را در سایت گنجینه حسابداری دنبال می کنیدبرچسب : نویسنده : محمد سالاری ابرقوئی bilanaccounting0352 بازدید : 1658 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت: 3:34 |