پارادایم در حسابداری

ساخت وبلاگ

در دهه های اخیر شاهد انقلاب های گوناگونی در عرصه های علمی بوده ایم و این امر نشان دهنده پیشرفت بشریت با سرعت بالاتری نسبت به قبل است .

شاید اینگونه به نظر رسد که کشورمان در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی از روند رو به رشد کند تری در مباحث علمی برخوردار باشد و این موضوع ما را با چالش اساسی در آینده روبرو خواهد نمود .
مقدمه :

در دهه های اخیر شاهد انقلاب های گوناگونی در عرصه های علمی بوده ایم و این امر نشان دهنده پیشرفت بشریت با سرعت بالاتری نسبت به قبل است .

شاید اینگونه به نظر رسد که کشورمان در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکایی از روند رو به رشد کند تری در مباحث علمی برخوردار باشد و این موضوع ما را با چالش اساسی در آینده روبرو خواهد نمود .

لذا می بایست کوشید تا از چرخه رشد جهانی عقب نماند و صرفا به مصرف کننده تبدیل نشد و این موضوع زمانی تحقق خواهد گرفت که در امر تحقیق و تفحص کوشش های لازم بعمل آید شایان ذکر است که امر تحقیق احتیاج به پشتوانه مالی قوی داشته و می بایست به طور کامل این موضوع استمرار یابد تا یک تحقیق به نتیجه و ایجاد تحول در عرصه های گوناگون منجر کرد و با توجه به اینکه اقتصاد هر کشور قلب تپنده آن کشور است و پیشتوانه تمام فعالیت ها از قبل تحقیقات می باشد مطمئنا در درجه اول این مبحث باید مورد مطالعه قرار گرفته و در این مورد تحقیقات انجام شود تا با توجه به نتیجه تحقیقات شاهد انقلاب و تحول و بهینه شدن اقتصاد کشور باشیم .

البته برخی صاحب نظران تحول در اقتصاد و تحول در علوم دیگر را لازم و ملزوم هم می‌دانند و با این تذکر ( منفعت از سایر علوم است که باعث رشد اقتصادی می شود ) حرکت می کنند اما می بینیم که چگونه برخی از کشورهای آسیایی با استفاده از منابع اولیه و انقلاب در اقتصاد و مسائل ما می توانسته اند خود را به رده کشورهای تراز اول دنیا نزدیک کرده و حال از منابع مالی کشورهای همسایه و تکنولوژی خود جهت نیل به اهدافشان استفاده می نمایند.

در اینجا لازم می بینم اشارهای کوتاه به پتانسیل و قدرت تعقل در زمینه ایجاد انقلاب اقتصادی و مالی که در کشورمان موجود است بنماییم.

با توجه به اسناد و مدارک یافته شده از ایران باستان در زمینه های اقتصادی و بازرگانی در کتیبه‌ای سنگی که متعلق به دوران هخامنشی می باشد به دستور کوروش کبیر برای کشتیهای تجاری بیمه نامه صادر شده و تجار ملزم به رعایت قوانین بیمه شده اند و در این کتیبه قوانینی در مورد نحوه محاسبه حقوق کارگرانی که در ساخت کاخهای پادشاهی مورد استفاده قرار می‌گرفته اند و تنظیم بیمه نامه عمر حوادث درمان تصویب و دیوان سالاران را ملزم به لحاظ قرار دادن این قوانین در محاسبات خود دانسته است .

این موضوع نشان دهنده درایت ما ایرانیان از زمانهای کهن در زمینه های اقتصادی است در زمانی که این تحول در ایران رو به آغاز بود تمامی کشورهای متمدن حال دنیا در پیشرفت به شیوه سنتی بودند ولی اینک خود را طلائه دار این تحول می دانند موارد تاریخی فوق بدین دلیل مطرح گردید که نشان دهنده توانایی ما ایرانیان در مورد تحلیل مسائل اقتصادی وایجاد تحول در این زمینه است.

در حال حاضر وظیفه محققان و تحصیلکردگان ما در امور اقتصادی و مالی اینست که این فاصله را رفته رفته از میان برداشته و در رشد و شکوفایی کشورمان نقش مهمی ایفا نمایند . و این موضوع امکان پذیر نیست تا وقتی که محققان ما اشراف کامل به دو موضوع ندانسته باشند

۱- مسائل اقتصادی و مالی در سطح جهانی و جزئی (ریز پردازنده )

۲- آشنایی کامل با نحوه عملکرد یک مدل و فرضیه و چگونگی ایجاد تحول و انقلاب در آن

نوشتاری که ذیلا از نظر می گذرد از ۳ بخش متمایز تشکیل گردیده است و در بخش یک به مفهوم ابر تئوری ( پارادایم paradigm ) از دیدگاه کوهن و توضیحات بیشتر در ارتباط با مفهوم ابرتئوری بر گرفته شده از یکی از مقالات آنسوف Ansoff پرداخته می شود .

در بخش دوم ترجمه مقاله (انقلاب و تفکر حسابداری ) اثر ولز آورده شده است . در این مقاله ولز تکیه زیادی بر مفهوم ابرتئوری paradigm و نوشته های کوهن داشته است و در بخش پایانی (بخش سوم ) برخی توضیحات بیشتر در ارتباط با نقش پارادایم درحسابداری و طرح برخی ابهامها آورده شده است .

امیدوارم توانسته باشم با ارائه این تحقیق جرقه ای هر چند کوچک در ذهن متفکر اساتید ، محققان و دوستانم ایجاد و منشاء و شعاع نور اولیه تحولی بزرگ بوده و شاهد ارائه مسائل جدیدی از سوی ایشان باشم ،هرچند دور از ذهن نیست که بتوان به این هدف نیل پیدا کرد البته تا تکمیل این فن راهی طولانی را می بایست پیمود و با استفاده از تمام توان علمی و تجربی در این راه پا نهاد ،شایان ذکر است جوامع غربی همکنون در حال بررسی موشکافانه در این عرصه هستند و یکی از بزرگترین نتیجه بدست آمده در این زمینه پیدایش گزارش صورت گردش وجه نقد می باشد.

قبلا از همکاری اساتید و تمام کسانی که مرا در تهیه این تحقیق یاری نموده‌اندکمال تشکر و قدردانی را می نمایم .

بخش اول

مفهوم ابرتئوری (پارادایم paradigm )

پارادایم از دیدگاه کوهن

در ذیل تعاریفی که دانشمندانی همچون توماس کوهن و آنسوف درباره پارادایم در نوشته های خود آورده اند ذکر شده و به بشریح آنها پرداخته می شود .

تعریف اول

پارادایم مشتمل است بر مفروضات کلی نظری و قوانین و فنون کاربرد آنها که اعضای جامعه علمی خاصی آنها را بر می گیرند .

پژوهشگران درون یک پارادایم خواه مکانیک نیوتنی باشد خواه علم ابصار موجی شیمی تحلیلی باشد یا هر چیز دیگر به امری مشغولند که کوهن آنرا علم عادی می نامد تصویر کوهن از شیوه پیشرفت یک علم را می توان به وسیله طرح بی پایان زیر خلاصه کرد : تپش علم علم عادی بحران انقلاب علم عادی جدید بحران جدید فعالیت های پراکنده و گوناگونی که قبل از تشکیل و تقدیم یک علم صورت می گیرد نهایتا از اینکه به یک پارادایم مورد پذیرش جامعه ای علمی تبدیل شد منظم و هدفدار می گردد.

کوشش دانشمندان عادی برای تعیین و تطبیق رفتار برخی از چهره های مربوط به هم عالم طبیعت که به کمک نتایج آزمایش آشکار گردیده پارادایم را تفصیل و توسعه می بخشد . آنها فیض این کار ناگزیر مشکلاتی را تجربه خواهند کرد و با ابطالهای آشکاری مواجه خواهند شد . اگر مشکلاتی از آن نوع را نتوان فهم و وضع کرد وضعیتی بحرانی به وجود خواهد آمد بحران هنگامی در مرتفع خواهد شد که پارادایم کاملا جدیدی ظهور کند و مورد حمایت روزافزون دانشمندان واقع شود تا اینکه پارادایم مسئله انگیز اولیه نهایتا مطرود شود . این تحول گسسته یک انقلاب علمی را تشکیل می دهد . پارادایم جدید حاوی نویدهایی است و مشکلات ظاهرا غلبه ناپذیر ندارد و از این پس فعالیت علمی عادی جدید را هدایت می کند تا اینکه آن نیز با مشکلات جدی روبرو شود و بحران جدید بزداید که بدنبال آن انقلاب جدیدی ظاهر شود .

تعریف دوم

پارادایم همان مجموعه فراگیر است که حاوی تمامیت نگرش ها و بینش های دانشمندان است و مشتمل است بر مجموعه ای از مفاهیم نظریه ها و قوانین با مجموعه ای از ابزارهای اندازه گیری شیوه های بکار گیری آنها جهت تولید ساخته های تجربی و نحوه تعدیل و تصحیح آنها : مجموعه ای از اصول و قواعد روش شناختی : وبالاخره مجموعه ای ازتعهدات و اصول ما بعدالطبیعی و توصیه های نیمه یا شبیه اخلاقی دانشمندان ضمن کار در پارادایم و کاوش بر پارادایم لاجرم مشکلاتی را تجربه خواهند کرد و با مشاهدات خلاف انتظار مواجه خواهند شد .

تعریف سوم

از نظر کوهن پارادایم مجموعه ویژه ای از باورها و پیش پندارهای جامعه علمی است که شامل تعهدات متا فیزیکی نظری و ابزاری آمده می باشد .

پژوهش محققانی که جامعه علمی مبتنی بر پارادایمی است که جامعه علمی را در بر گرفته است این پارادایم است که به دانشمند می گوید که چه چیزی مسئله است و باید به جستجو برای یافتن پاسخ هایی برای آن بپردازد و این پاسخ ها باید در قالب کدامین مفاهیم و اصطلاحات صورت بندی شود و با کدام اصول و نظریه ها باید تلائم داشته باشد و یا هنگامی که به آزمایشگاه پا می گذارد با به کار گیری چه ابزار آلاتی به مشاهده کدامین پدیدارها بپردازد و آنها را مورد آزمایش قرار دهد و یا از مشاهده چه چیزهایی صرف نظر نماید تا پژوهش وی منجر به رشد ثمر بخش علم عادی گردد. به همین جهت دانشمندانی که در جامعه علمی خاصی به کار مشغولند از قوانین و موازین یکسانی برای کاوش علمی برخوردار هستند . در واقع تعهدات و اجماع های آشکار مولد پارادایم، لازمة توصعه علم عادی یعنی پیدایش و ادامه سنت های پژوهش علمی می باشد. سنت های مورخان علم آنها را تحت عناوینی چون نجوم بطلیموسی، نجوم کوپرنیکی، فیزیک ارسطویی و فیزیک نیوتنی توصیف می کنند.

توضیحات بیشتر در ارتباط با مفهوم ابر تئوری (پارادایم)

یکی از قابل توجه ترین جنبه های مفهوم ابرتئوری آن است که در ابرتئوری تئوری هایی که در تضاد آشکار با یکدیگر قرار دارند در یک نظر گاه مشترک قرار می گیرند و ابرتئوری بسیاری از اوقات موجب می شود که متضادها به صورت مکملهای یکدیگر در آینده . یکی دیگر از جنبه های جالب توجه ابرتئوری این است که موجب دستیابی به روشهایی میگردد که درتحقیقات قبلی ناشناخته باقی مانده بوده اند.

تفکر در مورد فرآیند تحصیل دانش و ادراک جهان توسط افراد قدمتی بسیار طولانی دارد . یونانیان این مقوله را تحت عنوان معرفت شناسی Epistemology نامگذاری کرده و آن را به صورت یکی از سنگهای زیربنائی علم فلسفه درآوردند.

در سال ۱۹۶۰ دو گام اساسی در جهت کمک به علم توسط توماس کوهن برداشته شد (۱۹۷۲ صفحات ۱۰۴ – ۸۰ ) . در اولین گام کوهن از دیدگاه های منفک منطقی و روانشناسانه دانشمندان ترکیب تازه ای بوجود آورد و آن را به صورت یک چهارچوب جامعه شناسانه و سیاسی به جامعه دانشمندان ارائه نمود . در دومین اقدام کوهن یک مدل چند جانبه از فرآیند علوم را ارائه کرده است . در مدل پیشنهادی کوهن مفهوم منسجم Seminal ابرتئوری paradigm علمی معرفی گردیده است.

بخش دوم

انقلاب در تفکر حسابداری

اگر چه کارل نلسون Carl Nelson دهه ۱۹۶۰ را “دوره تاریخی طلایی تحقیقات مقدماتی در حسابداری ” نامیده است {۴ .p 1973 Nelson } . معذالک مصادیق ارائه شده به عنوان مثالهایی بر موضوع با انتقادات شدیدی روبرو گردیده است . نلسون معتقد است که “اگر چه پژوهشهای چشمگیری انجام شده است ولیکن نسبت به موقعیتی که در سال ۱۹۶۰ در آن قرار داشتهایم پیشرفت قابل ملاحظه ای وجود نداشته است ” {نلسون ۱۹۷۳ صفحه ۱۵ }. همچنین از نلسونآمده است که می گوید ” تحقیقات مقدماتی موجود از نظر ارزشی دارای ابهام هستند “. {۳۲ . p 1973 Dopuch and Eevsine }. به همان ترتیب گونی دیز و دو پوچ Gonedes and Douch در انتقاد خود اظهار می دارند کارهای ارائه شده از لحاظ تئوری نارسا هستند و امکان این امر وجود دارد که ” با توجه به مدل مقدماتی خاص انتخابی می توان در مورد هر مجموعه از روشهای حسابداری ارجحیت همان مجموعه را ارائه نمود ” . {۵۰ -۴۹ .pp 1974 Gonedes and Dopuch }

در این مقاله نشان داده خواهد شد که انتقادات وارده ناشی از سوء تفاهماتی است که در ارتباط با نقش به اصطلاح تحقیقات مقدماتی و نقش آن تحقیقات در کنارگذاری افکار و روشهای قدیمی بر موجود است . مصادیق ارائه شده نه تنها خارج از موضوع نبوده اند بلکه به عنوان جزئی لازم در مراحل تحولی تفکرات حسابداری در جریان قابل احتساب می باشند . نه تنها تردیدی در ارزش مصادیق ارائه شده وجود ندارد بلکه همان کارها موجب شده است که موقعیت امروز حسابداری بنحو بارزی با موقعیت سالهای ۱۹۶۰ متفاوت باشد . موضوع نارسائی تئوریکی کارهای مورد نظر در این ارتباط نا مربوط به نظر می رسد و تکرار دورهای منعکس شده در انتقاد دوم گونی دیز و دوپوچ یک خصیصه عادی و سالم این گونه کارهای تئوریکی را تداعی می نماید .

انقلابهای علمی

ایده انقلاب در حسابداری از ” ساختار انقلابهای علمی کوهن (Kuhn ) ” اقتباس گردیده است {۱۹۷۰ } . به موجب نظریه کوهن توسعه علمی از طریق انباشت تدریجی صورت نمی گیرد . بلکه توسعه یک علم از طریق رویداد سلسله ای از انقلابهای سنت شکفانه صورت می پذیرد که در اثر آنها ” یک تئوری معتبر وقت در مقابله با تئوریهای دیگری که قابل مقایسه با آن نیستند به نفع آن تئوریهای کنار گذاشته می شود “. {کوهن ۱۹۷۰ صفحه ۷ } و در مراحل انتقال از نظریه های قدیمی تر به نظریه های جدیدتر مجامع علمی از مراحل متمایز مشخصی عبور می نمایند که عبارتند از :

۱)- شناسایی استثناءها

۲)-دوره ابهام و تردید

۳)- پیدایش مجموعه هائی از نظریه های جدید

۴)- متمایز گردیدن مکاتب فکری

۵)- اشراف روشها و یا نظریه های جدید

مرحله اول مرحله ای تعیین کننده در کل مراحل بالا می باشد و در آن مرحله بحرانی که بعدا در مراحل بعدی پدیدار می شود در آن پایه گذاری می گردد. در این دوران است که دانشمندان بنحو رو به تزایدی از چهارچوبهای فکری موجود دچاراحساس نارضایتی گردیده و جستجو برای یافتن بدیلهای گوناگون شروع می شود . بدین بربیت مراحل دوم و سوم متقابلا به یکدیگر وابسته به نظر می رسند . هر چه نارضایی بیشتر می گردد انگیزه برای یافتن راه های جدید بیشتر می شود . هر چه ایده های جدید بیشتری ارائه شده و مورد بحث قرار می گیرد نارضایی بیشتر مشخص می شود . بدین ترتیب مکاتب مختلف فکری ظهور می نماید و یکی از مجموعه های فکری به تدریج بر سایر مجموعه ها برتری حاصل می نماید .

از آنجائی که این مراحل متضمن تغییرات اساسی در دیدگاه و عملکرد های جامعه دانشمندان می با شد کوهن از استعاره سیاسی انقلاب برای نامیدن آنها استفاده می نماید.

کوهن معتقد است که تغییرات تنها وقتی صورت می پذیرد که نارضایی جدی ای بوجود آمده باشد به این تعبیر که “نهادها (یا روشهای ) موجود قابلیت پاسخگویی خود را در مقابل مسائل مبتلا به در محیطی که خود تا حدی در ایجاد آن سهیم بوده اند از دست داده باشند ” {کوهن ۱۹۷۰ صفحه ۹۲ } . درست به مثابه انقلابهای سیاسی که “با هدف تغییر در نهادهای سیاسی به طرقی که همان نهادهای سیاسی آن طرق را ممنوع کرده اند “.
{کوهن ۱۹۷۰ صفحه ۹۳ } عمل می کنند در انقلابهای علمی تغییر مفاهیم قبلی رشته علمی مورد نظر بنحوی صورت می گیرد که با مفاهیم موجود قابل انطباق نیست . در چهارچوب نهادها و مفاهیم موجود یک علم این گونه تغییرات قابل حصول نیست . تناسبی بین کنکاشگر و ضرورتها وجود ندارد . “طرفین در یک درگیری انقلابی لازم است به تکنیکهای اقناع جمعی متوسل گردند “. {کوهن ۱۹۷۰ صفحه ۹۳ } و ” همانند انتخاب بین نهادهای سیاسی رقیب انتخاب بین دو ابرتئوری متخالف در واقع انتخابی است بین دو شیوه غیر قابل انطباق حیات اجتماعی ” {کوهن ۱۹۷۰ صفحه ۹۴ } .

تحول یا انقلاب

احتمال به مرحله کمال رسیدن سریع در هر تحول یا انقلاب اندک است . قبل از بازنگری تئوریهای پذیرفته شده قبلی و ارزیابی دوباره اعتقادات پیشین متشابه سازی ، ایده های جدید کامل نخواهد گردید . این ( یک مرحله ذاتی انقلابی است که انقلاب به ندرت توسط یک فرد به مرحله تکامل می رسد و هیچگاه نیز این موضوع یک شبه به وقوع نمی پیوندد.
(کوهن ،۱۹۷۰،صفحه ۷)

البته دلیلی وجود ندارد که ضرورتا همان الگوهای تکاملی که در علوم مشاهده شده است (به ویژه در علوم فیزیکی که بسیاری از مثالهای کوهن از آنها اقتباس شده است )،در حسابداری نیز قابل مشاهده باشد .علی رغم برخی تفاوتهای مشهود ،

احتمال وجود قابلیت کاربرد این نظریه در سایر رشته ها ،از نظر کوهن دور نمی‌ماند(صفحه ۲۰۸ ) ،معذالک به همان نحو که تئوری های علمی ممکن است پدیده های فیزیکی را تبیین و پیش بینی نمایند ،ممکن است تئوری های حسابداری به نوعی از الگوی انقلاب مو فقیت آمیز تشریح شده توسط کوهن ،پیروی مینمایند ،در آن صورت تحلیل دلایل و اهمیت
( دوره طلایی تحقیقات مقدماتی که در بالا به آن اشاره شد ، انکان پذیر خواهد گردند . همچنین در مسیر انجام این تحلیل ،به انتقادات به عنل آمده ااز کارهایی که در دوران طلایی ارائه گردنده است پاسخ داده خواهد شد . لازم به تاکید است که این مقایسه در قلمرو تفکر حسابداری مراحل تکامل بجای پیروی از یک الگوی انقلابی ،از یک الگوی تغییرات تدریجی ،پیروی می نماید . ولیکن ،تردید در انجا است که این تغییرات تدریجی تا حد مربوط به مرحله تکامل ،مراحل تشریح شده در مرحله تکامل انقلاب را ،طی کرده باشد .

به هر حال ،در جهت بکار گیری این مقایسه در تفکر حسابداری تشخیص یک وضعیت مقدمات ضروری است . ابتدا باید یک جامعه علمی شناسایی گردد. این موضوع در نوشته های کوهن مورد تاکید قرار گرفته است .کوهن خاطر نشان می سازد که (جوامع علمی می توانند و باید بدون توسل قبلی به یک ابر تئوری ،قابل تفکیک باشند ){کوهن ،۱۹۷۰ ،صفحه ۱۷۶ } به همین ترتیب ،در این مقاله به جوامع علمی مورد نظر که در بر گیرنده گروه آکادنیسینها و سازمانهای تحقیقاتی است ، اتکاءخواهد گردید . این جوامع بطور مثال عبارتند از :انجمن حسابداری امریکا ،انجمن مدرسین حسابداری دانشگاه در انگلیس ،انجمن حسابداری استرالیا و نیوز لند ، بخش تحقیقات انجمن حسابداران خبره امریکا ،بنیاد تحقیقات حسابداری استرالیا .

ماتریس نظام حسابداری

روشهای اساسی مورد استفاده در جهت نگاهداری سوابق حسابداری از قدمتی که به بیش از ۵۰۰ سال بالغ می شود ،برخوردار است .

ولیکن اطلاعاتی که معمولا در این سوابق نگاهداری می شود ، عمدتا محصول قرن حاضر است . تنها طی ۷۵ ساله اخیر، دکترین بهای تمام شده تاریخی تبلور یافته و در متون و روشهای حسابداری به صورت روش مسلط ظاهر گردیده است . حتی ،کوشش در جهت قرموله کردن روابط فکری زیر بنائی مربوط به موضوعات و قواعد ثبت و گزارشگری ،مربوط به سالهای متاخر بوده و در سنوات ۱۹۳۰ و۱۹۴۰ شروع گردیده است .درکارهای انجام شده توسط گیل من ۱۹۳۳ ،ساندرز ،هت فیلد و مور ۱۹۳۸ ،پیتون و لیتل تون و سایرین ،کوشش برای منطقی ساختن روشهای موجود و ایجاد چهار چوبهایی که با استفاده از آنها بتوان تئوریها وروشها را مورد ارزیابی قرار داد ،شروع گردیده است .

چهار چوب ایده های که در این دوران ارائه گردیده ،از خصوصیات لازم برای یک ابر تئوری بر خوردار است . معذالک ،لازم است توجه گردد که کوهی ابرتئوری را برای مقاصد متفاوتی مورد استفاده قرارداده است . از آنجائی که این موضوع یکی از موجبات سردرگمی هایی بوده که بعدا در اضافات بعدی نسخه ۱۹۷۰ ،کوهن به آن پرداخته شده است ، در اینجا از بکارگیری این واژه خودداری خواهد گردید .

در عوض ،حتی الامکان واژه های جانشینی که در چاپ بعدی مورد استفاده قرار گرفته ،در اینجا استفاده خواهد شد . برای نامیدن یک مجموعه کلی از ایده ها که مجمو عه ای از دانشمندان رابه یکدیگر مربوط می سازد کوهن از واژه “ماتریس نظام “استفاده می نماید (صفحه ۱۸۲) .ماتریس نظام ویژگی هایی دارد که موجب تمایز آن می گردد (نظام بلحاظ رجوع آن به خصوصیات مشترک اعضاءیک نظم خاص ،ماتریس به لحاظ آن که در برگیرنده عناصر منظم از انواع گوناگون ،که هر کدام نیاز به مشخصات بیشتری دارد ) کوهن ۱۹۷۰ ،صفحه ۱۸۲

در این نظام عناصر موجود عبارتند از :

۱- نمادهای کلی –نمایش نمادین مشترکی که در نظام به آسانی قابل درک بوده و مجادله ای درباره آن وجود ندارد

۲- تعهدات مشترک – اعتقاداتی که به تبیین آنچه باید به عنوان تبیین یا راه حل مورد قبول قرار گیرد ،کمک می نماید .

۳- ارزشها – مجموعه کیفیاتی که اعضاءگروه در کار همگنان خود انتظار دارند

۴- الگو –مسائل محض وراه کارهایی که دانشجویان مدخل در این جامعه با آنهاروبرو می شوند وبا ارائه الگوهایی ،روشهای حل آن مسائل به آنها نشان داده میشود .

با پیروی از توضیحات ارائه شده ،ماتریس نظام حسابداری را که در سالهای ۱۹۴۰ شناخته شده ،می توان به صورت زیر تشریح نمود:

۱- نمادهای کلی مشتمل بر تعاریف و روابط پدیرفته شده مانند معادله تراز نامه ، صورتحساب سود وزیان ،طبقه بندی های مربوط به دارایی های ثابت ودارایی های جاری و محاسبات مربوط به سرمایه در گردش ،نرخ بازده و نسبت بدهی به حقوق صاحبان .

۲- تعهدات مشترک مشتمل بر اصول اصطلاحی تحقق و تطابق ،تعریف موسسه دایر وبهای تمام شده تاریخی .

۳- ارزشها مشتمل بر محافظه کاری ،ثبات رویه ،اهمیت و نظایر آنها .

۴- بالاخره ،الگوها که در کتابها و تبیینهای دوره قابل رویت بوده اند .

همواره مشابهت قابل ملاحظه ای در محتویات بسیاری ازمتون وجود داشته (و هنوز دارد ) تا آنجا که محتویات دوره های آموزشی و آزمونها به تقریب به صورب کاملا قابل پیش بینی در آمده است .

هرگاه دانشجویی عناصر یک “ماتریس نظام “را شناخته باشد ،با همان دیدگاهی با موقعیتهایی مساله دار برخورد می نماید که سایر اعضاء گروه تخصصی او ،با آن گونه موقعیتها بر خورد می نمایند .

نویسندگان ومحققان از استانداردها و روشهای یکسانی پیروی نموده و این طور به نظر خواهد رسید که مسائل با استفاده از الگوها و راه کارهای مشابهی قابل حل می باشند (کوهن ۱۹۷۰ ،صفحه ۱۸۷ ) بدین ترتیب ،عمومیتی در آموزش ودیدگاه ها حاصل می آید که موجب بهم پیوستگی در یک جامعه علمی می گردد .

معهذا ،وجود یک “ماتریس نظام “بدان مفهوم نخواهد بود که مجموعه ای از قوانین مستحکم و غیر قابل تخطی بوجود آمده باشد .در عوض ،و از آنجائی که آموزش اعضاء این جامعه از طریق اموزش راه حل مسائل صورت گرفته است (یا به تعبیر کوهن آموزش از طریق کار یدی و در حین عمل ،صفحه ۴۷۱) اینان به یک مجموعه کامل قوانین نیازی ندارند .تا قبل از سال ۱۹۳۰ ،حسابداری در چنین وضعیتی بوده است .

در کارهای نویسند گان این دوره اصول عمومی به صورت مفروض دانسته می شده و یا به صورت ساده تشریح می گردیده است .

تنها پس از انتقادهای سالهای ۱۹۲۰ واوایل سالهای ۱۹۳۰ است که کوششهایی در جهت تبیین چهارچوبهای برای ایده های حسابداری انجام می شود و ارگانهایی به عنوان مرجع انجام این کار تشکیل می گردد .

این پدیده هم در پیش بینی های کوهن وجود دارد و در آنجائی که می گوید “تنها آن هنگام که روشهای پذیرفته شده مورد حمله قرار می گیرند ،بررسی قوانین اهمیت می یابد “مشاهده می گردد .

معذالک ،تبیین این قوانین مو جب بر طرف شدن کلیه تضادها و تعارضهائی که از قبل مانع ظهور حسابداری شده بوده اند ،نمی شود . نویسندگان متون حسابداری حسابداران حرفه ای هیچکدام تضادی به لحاظ انحرافهای مشخص کاربردی در ارتباط با قاعده اکید بهای تمام شده تاریخی مشاهده نمی کردند . به عنوان نمونه ای از این گونه انحرافها می توان اعمال قاعده اقل بهای تمام شدهیا قیمت بازار یا وضع هزینه های استهلاک از بهای تمام شده دارایی ها را نام برد . در کارهای کوهن ،حتی این موارد نیز پیش بینی شده است . از آنجائیکه قواعد از طریق کار برد آنها در موقعیتهای مشخص ُ،آموخته می شوند ،انحراف از آن قواعد یا مشهود نمی گردد و یا با توجه به واقعیات مربوط به اوضاع خاص قابل توجیه تلقی می گردد.بنابراین ،آنچه که قواعد درخدمت انجام آن قرار می گیرند ،عبارت است از “تحدید ماهیت قابلیت پذیرش راه حلها و مراحل دستنابی به آنها “

بخش سوم

نقش پارادایم در حسابداری و طرح برخی از ابهام ها

از آنجائی که در حسابداری اغلب موضوع دیدگاه سیستمی مطرح می گردد ،مناسب به نظر می رسد که جایگاه آن را در طبقات سیستمی بولد ینگ از سیستمهای جهانی که یکی از طبقه بندی های معتبر سیستمها است ،بررسی نمائیم . به نظر می رسد که سیستمهای حسابداری در طبقه بندی های معتبر سیستمها است ،بررسی نمائیم . به نظر می رسد که سیستمهای حسابداری در طبقه سوم طبقه بندی های بو لد ینگ ،قابل طبقه بندی باشد.

در این طبقه مکاینسمهای کنترل طبقه بندی شده اند و از جمله مثالهای بارز آنها ترموستات نمونه آورده شده است . همچنین سیستمهای این طبقه دارای خواص سیبرنتیکی بوده و دارای باز خور می باشند .

یکی از سئوالاتی که برای این نگارنده مطرح است ،مقایسه پیدایش و توسعه حسابداری به صورت علم با پیدای و توسعه سایر علوم است .

در اینجا به یظر می رسد برخی از رفتار ها موجب کند شدن سرعت سیر حسابداری به صورت علم می شود .سئوال این است که آیا در سایر علوم نیز از ابتدا هدف انتفاعی برای علم ،مورد نظر دانشمندان آن علم قرار گرفته است خیر ؟ مثلا در پیدایش و توسعه شیمی یا فیزیک دانشمندان مربوط تنها در صدد یافتن حقایق و روابط مو جود در طبیعت تلاش می کرده اند . حداقل در ابتدا این طور بوده است ودر بسیاری از موارد بهره برداری آنی مطرح نبوده است .به عبارت دیگر در ابتدا ،تحقیقات ،صورت تحقیقات بنیادی و محض را داشته است و بعدها با شناخته شدن بیشتر آن علم ،تحقیقات کاربردی در علم مربوط ،مفهوم پیدا می نموده است . حتی در اقتصاد نیز این موضوع تا حد زیادی مصداق دارد .

در حالی که در حسابداری ،شاید به خاطر ارتباط موضوع آن با پول و واحد پول ،این وضع دیده نمی شود .ابتدا تحقیعات کاربردی شکل می گیرد و اهداف گزارشگری ونحوه تصمیم گیری و مواردی شبیه آن مطرح می گردد و بعدا آنهم با الهام از سایر علوم است که تحقیقات تا حدی شکل تحقیقات محض بنیادی به خود می گیرد . در واقع در سایر علوم نظیر فیززیک و شیمی ،بهنگام شناسایی عناصر ،به خاطر جایگاه آنها در تبیین جهان هستی، مورد شناسایی قرار می گرفته است وجدول تناوبی شکل می گرفته است .

همچنین در مورد منظومه شمسی و صور فلکی ،بهنگام شناسایی فکر استفاده فوری را در کسی انشاء نمی کرده اند . ولیکن در حسابداری ،بنظر می رسد موضوع از طرف دیگر شروع شده است و بدین ترتیب ،شاید یکی از دلایل تردیدها ،همین شروع از طرف کاربردی باشد .

احتمالا در برخی از رشته های نزدیک حسابداری نیز چنین وضعی وجود داشته است .آیا می توان با مطالعه آن علوم به راهی برای تسریع در پیشرفت حسابداری به عنوان یک علم ،دست یافت ؟ این نگارنده همگان را به تفکر ومقایسه در این مور د دعوت می نماید .

منابع
در تهیه این نوشتار ،از اولین دو منبع زیر بیشترین استفاده به عمل آمده است :

۱-انقلاب در تفکر حسابداری

M.C.well A Revoiution in Accounting Thought?

2- ابر تئوری در حال شکل گیری در رفتارهای استراتژیک

H. lgor Ansoff the emerging paradigm of Strategic Bchavior Strategic Management journal Vol .8 .501-515 (1987).

3- نوشته های گوناگون در مورد طبقه بندی سیستمها از نظربولدینگ

۴- چیستی علم و در آمدی بر مکاتب علم شناسی فلسفی

نوشته : آلن اف چالمرز ،انتشارات سمت

۵- علم شناسی کوهن ونگرش گشتالتی

نوشته دکتر سعید زیبا کلام (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران )

۶- بررسی های حسابداری شماره ۴ (پارادایم ) نوشته :کامبیز فرقاندوست، انتشارات دانشگاه تهران

گنجینه حسابداری...
ما را در سایت گنجینه حسابداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد سالاری ابرقوئی bilanaccounting0352 بازدید : 769 تاريخ : سه شنبه 14 آذر 1391 ساعت: 14:03