بنگاههای خانوادگی همواره به عنوان پناهگاههای امنی در زمان بحرانهای اقتصادی عمل کردهاند. اما این بار بسیاری از بزرگترینهای آنها با مشکل مواجه شدند.
|
وقتی آلمانها به دانمارک حمله کردند، ای پی مولر موسس شرکت مارسک که یک شرکت دریایی است از همکاری با نازیها سر باز زد.مولر سپس پسر 26 ساله خود را به آمریکا فرستاد تا در عوض کاری را در آمریکا شروع کند. این روزها مولر پسر که حالا 96 ساله است برای خروج از رکود به بنگاه کمک میکند. به علت اضافه ظرفیت موجود در بارگیری کانتینرها، این شرکت امسال برای اولین بار کلیه سود خود را از دست داد. آقای مولر دیگر در امور روزمره بنگاه دخالتی نمیکند، اما بر میزان نقدینگی بنگاه نظارت دارد و به مدیر عامل شرکت که اتفاقا از اعضای خانواده نیست راهنماییهایی میدهد. به عقیده آقای مولر، اتفاقات این روزها با سرعتی حتی بیشتر از دهه 30 رخ میدهند.
داشتن تجربهای بالغ بر یک قرن برای بنگاههای خانوادگی به خصوص در مواقع سخت امتیاز بزرگی محسوب میشود. در هر صورت بسیاری از بنگاههای خانوادگی در اروپا از دو جنگ جهانی و موجهای پیاپی ملی گرایی جان سالم به در بردهاند. در نتیجه این بنگاهها معمولا نسبت به داشتن بدهی بسیار محتاط عمل میکنند. بر اساس یک شاخص جهانی که کردیت سوئیس منتشر کرده، بنگاههای خانوادگی از زمان شروع استفاده از شاخص اماسآی در ژانویه 2007 تا حد 8/4درصد در این شاخص بهتر عمل کردهاند. بعضی حتی بر این عقیدهاند که بنگاههای خانوادگی به علت گرفتن وامهای پایینتر، افق کاری بلند مدتتر و تعهد و وفاداری نسبت به کارکنان خود میتوانند راهنمایی به سوی نوع با ثبات تری از سرمایهداری باشند. فرناندو کاسادو از موسسه بنگاههای خانوادگی در بارسلونا میگوید: «یک کسب و کار خانوادگی، درستکاری، کار دقیق و حفظ نزدیکی به مشتریان را به جای پول سهلالوصول و سفتهبازی ارزش تلقی میکند.»
بنگاههای با مالکیت خانوادگی یا مالکیت افراد با روابط نزدیک به ویژه در آلمان غالب فعالیتهای اقتصادی را احاطه کردهاند. از 1000 بنگاه بزرگ آلمانی تنها 170 مورد فهرستبندی شدهاند. آلبرت ون درهاگن، مدیر یک لابی پیگیری منافع بنگاههای خانوادگی میگوید: «اولویت اولیه اعضا این است که بقای بنگاه خانوادگی بر هرگونه تمایل برای گسترش یا سود آوری مقدم باشد. یکی از مثالها بیبراون مل سانگن است که یک شرکت خانوادگی دارویی است. این شرکت 38000 کارمند داشته و ارزش فروش آن طی سال گذشته در حدود 9/5میلیارددلار بوده است. داراییهای خالص در حدود 40درصد از ترازنامه این شرکت را تشکیل داده و با وجود کسب سود 185ميلیون یورویی طی سال گذشته کمتر از دهدرصد این سود میان سهامداران تقسیم شد. جای تعجب نیست که حتی در شرایط بحران نیز بانکها به سراغ این بنگاه میآیند.
اما چندین بنگاه خانوادگی بزرگ آلمانی نیز هستند که چندان محافظه کار نبودهاند. ادولف مرکل، موسس مجتمع بزرگ تجاری دارو، سیمان و خدمات مهندسی پس از آن که سلطنت خود را زیر بار بدهیهای فراوان و سرمایهگذاریهای مالی زیانآور دید، دست به خودکشی زد. این وضعیت بالاخره به از دست دادن تسلط این خانواده بر شرکت منجر شد. مدلین شیکدانز یکی از سهامداران عمده درمجتمع خرید آرکاندور که در ژوئن ورشکست شد اکنون مجبور است تنها با 600 یورو در ماه زندگی خود را اداره کند. این ورشکستگی پس از واگذاری شرکت به مدیران اتفاق افتاد؛ هرچند این مدیران دست به تغییرات ساختاری فراوانی زدند که در آخر نیز به مدرن شدن ساختار کهنه این مجتمع تجاری نینجامید.
شائفلر که یک بنگاه با مالکیت خانوادگی است و گوشواره میفروشد، به خاطر وامهایی که در جریان خرید یک شرکت تولیدکننده قسمتهای اتومبیل (که سه برابر از شائفلر بزرگتر بود)به آستانه ورشکستگی سقوط کرد. در اواخر ماه اوت این شرکت 12بيلیون برای تغییر ساختار خود هزینه کرد که ممکن است باعث شود از این پس خانواده بتواند به کنترل شرکت ادامه دهد. دیگر شرکت خانوادگی که به ناچار از تزریق پول دولتی استفاده کرد شرکت اتومبیلسازی پورشه بود که توسط پورشه و پیچ اداره میشد. این اتفاق پس از زیان پورشه در جریان شرکت در حراج برای خرید فولکس واگن اتفاق افتاد. به دنبال این زیان بانک سل اوپن هیم که برای بیش از 200 سال در دست این خانواده بود ممکن است پس از نکول تعداد زیادی از وامهای پرداختی اجبارا فروخته شود.
این مشکلات پیاپی نشاندهنده وجود مشکلات بنیادی در سرمایهداری خانوادگی است. اولین مشکلات این است که تسلسل مالکیت و مدیریت که مهمترین امتیاز این شرکتها به حساب میآید هنگام انتقال مدیریت به نسل بعد میتواند به ضعف بدل شود. ولکر بیسن هیرتز از شرکت حقوقی آلمانی شالتز و بران میگوید: «(نسل دوم) گاهی زیادی مغرور هستند، گاهی ساده لوح و گاه هم بسیار توانمندند. اما هرگز مثل ادارهکنندگان اولیه نیستند.»
احتیاط در بنگاههای خانوادگی همچنین با بزرگ شدن تدریجی آنها کمرنگتر میشود. یک بانک خانگی به علت قدرتی که در تمدید یا رد اعطای اعتبار دارد دارای نفوذ زیادی است. این بانکداران درک درستی از کسب و کار مشتریان خود داشته و آنها را از بدهیهای بالا دور نگه میدارند. جورج روشل از مدرسه اروپایی مدیریت و تکنولوژی در برلین میگوید: «اما وقتی بنگاههای خانوادگی آنقدر بزرگ میشوند که دیگر تکیه بر تنها یک بانک برای آنها امکانپذیر نیست، استفاده از بانکهای متعدد سبب میشود که بانکهای مورد استفاده دیگر توانایی نظارت از نزدیک بر کار آنها را نداشته باشند.
بحران اقتصادی میتواند در بقیه مناطق اروپا به استقبال از تغییرات در سرمایهداری خانوادگی بینجامد. خانوادههای ایتالیایی مدتها است که به خاطر ایجاد زنجیرههای پیچیده مدیریتی مورد انتقاد هستند. چنین ساختار پیچیدهای به آنها اجازه میدهد که با برخورداری از حداقل سرمایه اولیه بر گروههای متعدد مسلط شوند. رفته رفته بانکها تمایل کمتری به تامین مالی این بنگاهها نشان میدهند. چرا که بنگاههای کنترلکننده آنها معمولا ضعیف بوده و در مواقع بحرانی ممکن است از بین بروند. اما مارسگاگلیا، نماینده بنگاه ایتالیایی کانفینداستریا میگوید: «این جعبههای چینی (کنایه از بنگاههايي با ساختار پیچیده) بیشتر در زمانهایی شکل میگیرند که مقدار زیادی پول آسان از طریق بانکها در دسترس آنها قرار میگیرند. وی میافزاید: «از این پس ممکن است بانکها به این شرکتها بگویند اگر به وام نیاز دارید باید ساختار خود را ساده و شفاف کنید.»
یکی از نکات متمایزکننده بنگاههای خانوادگی از دیگر بنگاهها در زمان بحران، اجتناب آنها از اخراج کارکنان خود بود. پیتر ویلکس نماینده گروه بنگاههای خانوادگی پرتغال میگوید: در پرتغال بنگاههای خانوادگی بزرگ در پی بحران نیروی کار خود را اخراج نکردند. عملکرد این شرکتها در واقع تحت تاثیر این گفته الکساندر سورس دوس سانتوز، رییس شرکت توزیعکننده مواد غذایی به نام جرونیمو مارتینز بود. وی در فوریه پس از بحران اقتصادی گفت: اخراج کارکنان به عنوان آخرین راه ممکن و پس از امتحان کاهش دستمزدها، پاداشها، سرمایهگذاری و سود تقسیم شده استفاده خواهد شد. مارسگاگلیا یک شرکت خانوادگی فولاد است و تنها شرکت ایتالیایی است که تعداد زیادی از کارکنان خود را اخراج نکرده است. خانم مارسگاگلیا میگوید: ما در ایتالیا نسبت به سایر کشورهای اروپایی با افزایش کمتر بیکاری روبهرو بودیم و این به علت عملکرد بنگاههای خانوادگی است.
با وجود این که بسیاری از بنگاههای خانوادگی به شدت از بحران آسیب دیدند این بنگاهها در كل موفق بودند. مصرفکنندگان به شدت به دنبال فروشگاههایی رفتند که کالاهای خود را با تخفیف عرضه میکردند. این فروشگاهها در اروپا عمدتا در دست خانوادهها قرار دارند. الدی و لیلدل دو فروشگاه زنجیرهای تخفیف دار در آلمان، کلرویت در بلژیک و نتو که مالک آن مولر میرسک است از جمله این بنگاههای خانوادگی هستند. در صنعت پوشاک، شرکت خانوادگی همچون زارا، هنس و موریتس و پریمارک عملکرد موفقی داشتهاند.
فیلیپ سوچت از بانک سرمایهگذاری
بین ان پی پاریباس انتقاد دارد که علت تسلط بنگاههای خانوادگی در فروشگاههای تخفیف دار رویکرد بلندمدت این بنگاهها است. این بنگاهها میدانند که پایین نگه داشتن این قیمتها تنها راه ماندگاری برای نسلهای متمادی است. در مقابل خردهفروشیها معمولا برای رسیدن به اهداف مالی کوتاهمدت مجبور به افزایش قیمتها میشوند. به استثنای فروشگاههای بزرگ بحران اقتصادی بار دیگر بر این حقیقت صحه گذاشت که: خانوادهها بهترین مغازهداران هستند.
گنجینه حسابداری...
ما را در سایت گنجینه حسابداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : محمد سالاری ابرقوئی bilanaccounting0352 بازدید : 1069 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1391 ساعت: 14:39